سالیانی که میگذرد

از پسری که با اعتماد به نفس شعر مارک آنتونی و پیت بال رو بلغور میکنه
برای خودش حق نظر داره و توبیخت میکنه
از خنده هاو قهقهه هاش
از تصاحب همه چیز تو خونه تا درد دلهای بچه گونه اش که میگه ماآنی من نمیخوام دعوا بشم اما هر کاری که میکنم تو و بابایی عصبانی میشین
از گوش قوی موسیقیش تامداد گرفتن افتضاحش
از تنبلیش و حاضر جواب بودنش تا فکر و خیالهای خاص خودش
از ترس های بی دلیلش تا بی کله گی های احمقانه اش
از این که کلن تو نقاشی بی استعداده تا تجزیه تحلیل بی نظیرش تو بازی های فکری
همه و همه اش یه پسر کوچولو می سازه که شبها مثل یه موش کوچولو تو بغل باباییش خودشو زورچپون میکنه و کلن حرفهایی که میگه بره تو تخت خودش بخوابه رو نشنیده میگیره و ریز ریز میخنده
تولدت مبارک فینگیلی مامان

درباره شباهنگام
درباره من هر چه که بخواهید بدانید موضوعاتی است نسبی که گلچین شده آنچیزی است که می خواهم بدانید پس چیزی از خود نمیگویم من را از نوشته هایم بشناسید

بیان دیدگاه